جامی و موسیقی
نویسندگان
چکیده
جامی شاعریست موسیقیدان که اشعارش با بسیاری از اصطلاحات و راز و رمزهای موسیقی در آمیخته است. این امر باعث شده بسیاری از اشعارش بدون توجه به معانی موسیقایی واژگان و اصطلاحات آن، غامض به نظر برسد، خصوصاً زمانی که از تغییر مقامها که امروزه به آن مرکب خوانی یا مدولاسیون میگویند یا زمانی که از آواز و چگونه تحریر زدن سخن میگوید، حتماً باید با آواز و مسائل مربوط به آن از جمله مناسبخوانی، مرصع خوانی، زیر و بم خواندن، فراز و فرود، برداشت و برگشت یا رجعت و... آشنا باشیم. در غیر این صورت نه از هنر و زیبا آفرینی جامی لذت خواهیم برد نه از مفاهیم و معانی نهفته در آنها بهرهمند خواهیم شد. بنابراین در این مقاله برای نیل به این مقصود با استفاده از منابع مخصوص موسیقی گذشته از جمله، شرح ادوار عبدالقادر مراغی، بحور الالحانِ فرصتالدوله شیرازی و رسالهی جامی در خصوص موسیقی و منابع حال حاضر از جمله نظری به موسیقی ایرانی تألیف روح الله خالقی و غیره، به توضیح اصطلاحات موسیقی استفاده شده در اشعار جامی برای درک بهتر مفهوم ابیات پرداخته شده است. مطالعهی اشعار جامی و بررسی موسیقایی آنها و همچنین نگاهی به رسالهی موسیقی وی نشان میدهد، جامی علاوه بر آشنایی علمی و عملی با سازها و اجزا و چگونگی ساخت آنها، از راز و رمزهای آواز آگاه بوده و مقامهای آوازی را میشناخته است و در مواردی مخصوصاً زمانی که از آوازخواندن و تحریر زدن سخن میگوید، دیدگاهش با نظریات استادان آواز کنونی قرابت دارد. در دیوان جامی همیشه اصطلاحات موسیقی در معنی تخصصی خود به کار نرفته بلکه گاه در خدمت آفرینش زیبایی ادبی قرار گرفتهاند.
منابع مشابه
بازتاب موسیقی در کلیات دیوان جامی
چکیده: جامی شاعری است موسیقی¬دان که اشعارش با بسیاری از اصطلاحات و راز و رمزهای موسیقی در آمیخته است. این امر باعث شده بسیاری از اشعارش بدون توجه به معانی موسیقایی واژگان و اصطلاحات آن، غامض به نظر برسد، خصوصاً زمانی که از تغییر مقام¬ها که امروزه به آن مرکب خوانی یا مدولاسیون می¬گویند یا زمانی که از آواز و چگونه تحریر زدن سخن می¬گوید، حتماً باید با آواز و مسائل مربوط به آن از جمله مناسب¬خوانی، م...
15 صفحه اولجامی و مشکل عشق
جامی افزون بر سرودن منظومههای عاشقانهای همچون "لیلی و مجنون" و"یوسف و زلیخا" به عشق از منظر یک محقق مدرسی و با نگاه و تحلیل عارفان نیز نگریسته است. در این جهانبینی عشق کلیدیترین عنصر است؛ عنصری که آفرینش با او تبیین میشود و در همه جا و همه چیز جاری است. سرآغاز فتنة وجود ، عشق حق است به خویشتن و شهود کمالات خویش. جامی میکوشد گونههای مختلف این عشقورزی و شهود و نیز آدمیان و تنوع نگاه عاشقا...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
مطالعات نقد ادبیجلد ۹، شماره ۳۷، صفحات ۴۱-۶۷
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023